صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۵۶: زیر بال است پناهی که مراست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زیر بال است پناهی که مراست شمع بالین بود آهی که مراست کیست با من طرف جنگ شود؟ اشک و آه است سپاهی که مراست آه سرد و نفس سوخته است صبح عید و شب ماهی که مراست در سفر بار رفیقان نشوم دل بود توشه راهی که مراست دست قدرت به قفا می پیچد برق را مشت گیاهی که مراست به دو صد دانه گوهر ندهم در جگر رشته آهی که مراست چون نباشد خجل از رحمت حق؟ بیگناهی است گناهی که مراست آن حبابم که درین بحر گهر سر پوچ است کلاهی که مراست صیقل حسن بود دیده پاک رخ مگردان ز نگاهی که مراست بال پرواز هزاران چشم است از قناعت پر کاهی که مراست شاهد شور محبت صائب روی زردست گواهی که مراست صائب تبریزی