صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۳۲: تن پرور از شهادت گر سر کشد عجب نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تن پرور از شهادت گر سر کشد عجب نیست کی قدر آب داند هر کس که تشنه لب نیست بی لب گشودن از ابر گوهر صدف نیابد اظهار تنگدستی هر چند از ادب نیست نادان بود مسلم از گوشمال دوران آسوده از شکست است فردی که منتخب نیست هر چند آن پریرو وحشی تر از غزال است این صید را کمندی چون آه نیمشب نیست همت صلای عام است نسبت به هر که باشد در خانه کریمان مهمان بی طلب نیست با ما شبی به روز آر، روزی به ما به شب کن یک روز نیست صد روز، یک شب هزار نیست از استخوان بی مغز پوچ است لاف، صائب حرف از نسب مگویید در هر کجا حسب نیست صائب تبریزی