صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۲۱۴: سفر اهل شوق در وطن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سفر اهل شوق در وطن است خلوت اهل دل در انجمن است عندلیبی که در خیال گل است هر کجا غنچه می شود چمن است خنده هر چند کم بود، در وقت خانه پرداز محنت کهن است غم یکساله را به باد دهد خنده گل اگر چه یک دهن است رخنه اش سد باب طوفان است عشق، خضر سفینه بدن است سخن عشق با خرد گفتن بر رگ مرده نیشتر زدن است آفتابی است بی زوال، سخن مغربش گوش و مشرقش دهن است یوسف شرمگین معنی را لفظ نازک به جای پیرهن است مغز گردد در استخوانش نال چون قلم هر که عاشق سخن است بر زبان قلم نیاید راست آنچه از شوق در ضمیر من است بر بزرگان مشو به حلم دلیر سپر آفتاب، تیغ زن است ایمن از گوشمال دوران است هر که صائب به حال خویشتن است صائب تبریزی