صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۸۹: بوی سر زلف تو به شیدایی من نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوی سر زلف تو به شیدایی من نیست آوازه حسن تو به رسوایی من نیست هر چند که حسن تو درین شهر غریب است در عالم انصاف به تنهایی من نیست در دست فلاخن نکند سنگ اقامت زلف تو حریف دل هر جایی من نیست چون کشتی طوفان زده آرام ندارم هر چند که عاشق به شکیبایی من نیست در صبح ازل سیر کنم شام ابد را کوته نظری پرده بینایی من نیست دستم رود از کار ز دامان تو دیدن مژگان تو هر چند به گیرایی من نیست در چشم تو هر چند که چون خواب گرانم رنگ رخ عاشق به سبکپایی من نیست ایام خزان گرمتر از فصل بهارم واسوختگی سرمه گویایی من نیست دارم خبر از راز شرر در جگر سنگ زنگار بر آیینه بینایی من نیست بی پرده تر از راز دل باده کشانم صائب کسی امروز به رسوایی من نیست صائب تبریزی