صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۷۱: هر نخل مصیبت علم راهنمایی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر نخل مصیبت علم راهنمایی است هر نوحه ازین قافله آواز درایی است دست تو اگر نیست نگارین ز علایق این عقده هستی گره بند قبایی است تا در پی دنیای خسیس است دل تو دل نیست در آغوش ترا، کاهربایی است هر چیز ز دنیای دنی رو به تو آرد مغرور مشو، کز پی تنبیه، قفایی است رزق تو گر از خوان فلک شد غم روزی غافل مشو از شکر، که این نیز غذایی است در هر چه به رغبت نگری راهزن توست بر هر چه کنی پشت، ترا راهنمایی است خاری که درین مرحله بیکار نماید از آبله پای طلب عقده گشایی است در مشرب جمعی که مهیای رحیلند هر رنجش بیجای فلک، لطف بجایی است هر ناله و آهی که ز خود پیش فرستد از خویش برون آمده را خانه خدایی است ما حوصله درد نداریم، وگرنه هر درد که قسمت شود از غیب، دوایی است از فقر مکن شکوه که آزاده روان را بی برگی ایام، عجب برگ و نوایی است صائب چه کند سینه خود را نکند چاک؟ با حوصله تنگ، غم عشق بلایی است صائب تبریزی