صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۴۴: دل بر شکن طره دلدار گران است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بر شکن طره دلدار گران است فریاد که این نغمه بر این تار گران است مژگان تو با دل سر پیوند ندارد دلجویی این آبله بر خار گران است شد چشم تو هشیار و خراب است همان دل بیمار سبک گشت و پرستار گران است تیغ تو ز آمیزش جوهر گله دارد این موج بر این قلزم خونخوار گران است مویی شدم از فکر، که چون حلقه کنم دست بر موی میان تو که زنار گران است؟ آن حسن محال است که از پرده برآید بر یوسف ما جوش خریدار گران است دل شکوه ز شمشیر سبکروح تو دارد این آب سبک بر دل بیمار گران است جز دست گزیدن ز لبش قسمت ما نیست ما مفلس و آن گوهر شهوار گران است چون رقعه ارباب طمع بر دل ممسک داغ ستم عشق به اغیار گران است صائب چه کند روی به صحرا نگذارد؟ بر اهل جنون سایه دیوار گران است صائب تبریزی