صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۲۸: پیچیدن سر از دو جهان افسر عشق است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیچیدن سر از دو جهان افسر عشق است برخاستن از جان، علم لشکر عشق است گلگونه رخسار گهر گرد یتیمی است خواری و غریبی پدر و مادر عشق است گر دفتر عقل است ز جمعیت اوراق از هر دو جهان فرد شدن دفتر عشق است تنها نگرفته است همین روی زمین را چون بیضه فلک در ته بال و پر عشق است سر بر خط حکمش ننهد خاک، چه سازد؟ جایی که فلک بنده و فرمانبر عشق است حرفش ز دل سوخته ام دود برآورد آتش بود آن آب که در گوهر عشق است بر حلقه در، در حرم وصل برد رشک هر حلقه چشمی که ادب پرور عشق است چون نار کند شق دل مینای فلک را این باده پر زور که در ساغر عشق است از عشق بود هر که رسیده است به جایی پرواز کمالات به بال و پر عشق است شیرین سخن افتاده اگر خامه صائب زان است که نیشکر بوم و بر عشق است صائب تبریزی