صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۲۵: این هستی باطل چو شرر محض نمودست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این هستی باطل چو شرر محض نمودست یک چشم زدن ره ز عدم تا به وجودست کیفیت طاعت مطلب از سر هشیار مینای تهی بیخبر از ذوق سجودست خامی است امید ثمر از نخل تمنا بگذار که این هیزم تر مایه دودست زخمی که نه ناسور بود رخنه مرگ است داغی که ندارد نمکی چشم حسودست از بید جز افتادگی و عجز مجویید مجنون خدا را همه دم کار سجودست افسردگی عشق ز افسردگی ماست هنگامه مجمر خنک از خامی عودست مردان خدا فارغ از اندیشه چرخند رخسار زنان لایق این خال کبودست صائب ثمر عشق من از آینه رویان چون طوطی از آیینه همین گفت و شنودست صائب تبریزی