صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۲۴: واعظ نه ترا پایه گفتار بلندست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
واعظ نه ترا پایه گفتار بلندست آواز تو از گنبد دستار بلندست در کعبه ز اسرار حقیقت خبری نیست این زمزمه از خانه خمار بلندست مژگان تو از خواب گران است نظربند ورنه همه جا شعله دیدار بلندست یک شعله شوخ است که در سیر مقامات گاه از شجر طور و گه از دار بلندست از بی هنران شعله ادارک مجویید این طایفه را طره دستار بلندست تن چیست که با خاک برابر نتوان کرد؟ از کوتهی ماست که دیوار بلندست کوته بود از دامن عریانی مجنون هر چند که دست ستم خار بلندست غافل کند از کوتهی عمر شکایت شب در نظر مردم بیدار بلندست هر چند زمین گیر بود دانه امید دست کرم ابر گهربار بلندست صائب ز بلند اختری همت والاست گر زان که ترا پایه گفتار بلندست صائب تبریزی