صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۱۰۲: از زلف اگر نه حسن تو زنجیر می گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از زلف اگر نه حسن تو زنجیر می گرفت این دل رمیده را به چه تدبیر می گرفت؟ آن عهد یاد باد که آن زلف مشکبار دیوانه مرا به دو زنجیر می گرفت می جست از زبان ملامتگران پناه مجنون که جای در دهن شیر می گرفت می داد از دل آینه سامان برای تو آهم که چشم آینه را دیر می گرفت حیران عشق را خبر از خویشتن نبود آیینه در برابر تصویر می گرفت گر ناز بی دماغ نمی شد ز خون خلق از دست غمزه تو که شمشیر می گرفت؟ پیری فسرده کرد مرا، ورنه پیش ازین آتش ز شست من به نی تیر می گرفت تا عشق داشت گوشه چشمی به من، جهان گرد مرا به قیمت اکسیر می گرفت دیوانه حلقه در بیت الحرام را صائب به یاد حلقه زنجیر می گرفت صائب تبریزی