صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۸۹: از خط دل سیه ز رخش آب و تاب رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از خط دل سیه ز رخش آب و تاب رفت مظلوم ظالمی که به پای حساب رفت مشت زری که غنچه ز بلبل دریغ داشت در یک نفس تمام به خرج گلاب رفت آورد نبض دولت بیدار را به دست در سایه نهال تو هر کس به خواب رفت شد رشته ام گره ز خیال دهان یار عمر دراز در سر این پیچ و تاب رفت از قرب گلرخان لب خندان کسی نبرد شبنم برون ز باغ به چشم پر آب رفت خواهد گرفت دامن آتش به خون من خوناب حسرتی که مرا از کباب رفت خود را چو شبنم آن که درین باغ جمع کرد از خود برون به یک نظر آفتاب رفت صائب به این خوشم که شدم محو در محیط هر چند سر به باد مرا چون حباب رفت صائب تبریزی