صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۶۷: محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست در شیشه ام ز جوش پری جای باده نیست از خود سفر کنم به امید کدام راه؟ جز موجه سراب درین دشت جاده نیست بالاترست از حرکت رتبه سکون آب روان به صافی آب ستاده نیست دل ساده کن ز نقش که در روز بازخواست پروانه نجات به جز لوح ساده نیست پیشانی گشاده ز آفات ایمن است چون شیشه جام را خطر از جوش باده نیست در تنگنای بیضه پر و بال عاجزست در زیر آسمان دل و دست گشاده نیست در وصل از فراق چه داند چه می کشم هر کس که در وطن به غریبی فتاده نیست راضی شدن به پایه دون پست فطرتی است هر کس به خر سوار نگردد، پیاده نیست صائب به قدر سوز جگر آب اگر دهند بحر محیط از دهن ما زیاده نیست صائب تبریزی