صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۶۶: مقبول نیست طاعت هر کس شکسته نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مقبول نیست طاعت هر کس شکسته نیست استاده را ثواب نماز نشسته نیست چون سرو اگر چه ریشه من در ته گل است پیوند من ز عالم بالا گسسته نیست دایم به یک قرار بود بیقراریم بیطاقتی سپند مرا جسته جسته نیست با قامت دو تا نتوان خواب امن کرد آسودگی به سایه طاق شکسته نیست از قدر حاجت است توقع ترا یاد ورنه در کریم به محتاج بسته نیست بیهوده لب به خنده چرا باز می کنی؟ گر دل چو مغز پسته ترا زنگ بسته نیست پرگار دایرست اگر نقطه پا به جاست من گر شکسته ام سخنم پا شکسته نیست روی گشاده از سخن سخت ایمن است آسوده از زدن بود آن در که بسته نیست کامل عیار نیست چو گوهر درین محیط بر روی هر که گرد یتیمی نشسته است اسباب تفرقه است پریشانی حواس چون رشته دل مبند به هر گل که دسته نیست گردد ز غمگسار سبک کوه درد و غم شمعی به از طبیب به بالین خسته نیست دایم چو سبزه ته سنگ است در عذاب صائب کسی که از خودی خویش رسته نیست صائب تبریزی