صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۶۱: در نامجو شرافت ذاتی تمام نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در نامجو شرافت ذاتی تمام نیست یاقوت چون عقیق مقید به نام نیست از عشق می توان به حیات ابد رسید بی جوش عشق شیره جان را قوام نیست عشاق را درستی دل در شکستگی است این ماه تا هلال نگردد تمام نیست تیغش چو برق از دل مجروح ما گذشت هر دولتی که تیز بود مستدام نیست گاهی ز وصل دختر رز چشمی آب ده کاین شوخ دیده قابل عقد دوام نیست از انتقال حق دل خود جمع کرده است با خصم هر که در صدد انتقام نیست جنگ گریز می کند از کاه کهربا از بس که در زمانه ما التیام نیست طوطی به یک دو حرف مکرر عزیز شد تکرار حرف، عیب ز شیرینی کلام نیست کمتر ز برق بود خودآرایی بهار هر دولتی که تیز بود مستدام نیست بیت الحرام دیگر و میخانه دیگرست در کوی عشق بحث حلال و حرام نیست فکر کنار و بوس ندارند عاشقان در سینه های گرم تمنای خام نیست چون ره کنیم در دل مشکل پسند تو؟ ما را که در حریم تو راه سلام نیست از چشم شور خلق، شکر تلخ می شود با لطف خاص، چاشنی لطف عام نیست تاج زرست آتش جانسوز، شمع را بی عشق، آفرینش آدم تمام نیست زنهار حرف راست ز دیوانگان مجوی در کشوری که سنگ ملامت تمام نیست صائب چرا کنیم شکایت ز لاغری؟ کم نعمتی است در پی ما چشم دام نیست؟ صائب تبریزی