صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۵۸: دیوانه را ز حلقه طفلان ملال نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیوانه را ز حلقه طفلان ملال نیست هر جا جمال هست غمی از جلال نیست شبنم به آفتاب ز روشندلی رسید پرواز آسمان تجرد به بال نیست خورشید بدر کرد مه ناتمام را از ناقصان کناره گرفتن کمال نیست آفاق را گرفت به یک جلوه آفتاب هر دولتی که تیز بود بی زوال نیست در ملک نیستی نتوان احتیاج یافت هر جا که فقر هست زبان سؤال نیست هر جا که آب هست تیمم نمی کنند حاجت به عذر با عرق انفعال نیست در خاک پاک، آب گل و لاله می شود از ما دریغ داشتن می حلال نیست دور از تو با خیال به دل آشنای تو داریم عالمی که ترا در خیال نیست دلگیر نیست آن لب میگون ز خط سبز آب حیات را ز سیاهی ملال نیست آمد شد نگاه بود ترجمان ما در بزم آرمیده ما قیل و قال نیست زان چشم ما به یک نگه دور قانعیم هر چند نافه را خبری از غزال نیست روز جزا ز مفلسی خویش غافل است از فکر مال، خواجه به فکر مآل نیست خاکی نهاد باش که نور چراغ مهر هر چند پایمال شود پایمال نیست صائب نمی رسد به ادب هیچ گوهری با گوشوار خاصیت گوشمال نیست صائب تبریزی