صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۴۵: دلهای آرمیده به مطلب سوار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلهای آرمیده به مطلب سوار نیست رحم است بر کسی که دلش برقرار نیست از دامن است شعله جواله بی نیاز موقوف، شور من به نسیم بهار نیست در دست اگر چه هست به ظاهر عنان مرا چون طفل نوسوار مرا اختیار نیست سیل گران رکاب رسد زودتر به بحر بر دل مرا ز پیکر خاکی غبار نیست خاری به راه جان سبکرو درین جهان بالاتر از مساعدت روزگار نیست اندیشه پنبه زده را نیست از کمان حلاج را ملاحظه از چوب دار نیست بیهوده همچو موج چرا دست و پا زنیم؟ دریای بیقراری ما را کنار نیست نبود به تن علاقه ز دنیا گذشته را سرو روان مقید این جویبار نیست پروانه خودکشی نکند بر چراغ روز عشاق را به چهره بی شرم کار نیست غواص از یگانگی بحر غافل است ورنه حباب بی گهر شاهوار نیست طامع ز تشنگی به بزرگان برد پناه غافل که هیچ چشمه درین کوهسار نیست صائب بگو، که سوخته جانان عشق را آب حیات جز سخن آبدار نیست صائب تبریزی