صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۲۳: دلبستگی است مادر هر ماتمی که هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبستگی است مادر هر ماتمی که هست می زاید از تعلق ما، هر غمی که هست خود را ز واصلان دیار فنا شمار تا بر دل تو سور شود ماتمی که هست با تشنگی باز که در زیر آسمان دلهای آب کرده بود، شبنمی که هست از خود رمیده ای است که خود را نیافته است امروز در بساط جهان بیغمی که هست هر چند در دهان تو خاک سیه زنند چون نقش، خوش برآی بر هر خاتمی که هست زخم تو بی نیاز ز مرهم نمی شود تا صرف دیگران نکنی مرهمی که هست آتش ز سنگ و لعل ز خارا گرفته اند محکم بگیر دامن کوه غمی که هست بر مهلت زمانه دون اعتماد نیست چون صبح در خوشی به سر آور دمی که هست سالک اگر به دامن خود پای بشکند در دل کند مشاهده هر عالمی که هست هرگز سری ز روزن دل برنکرده اند جمعی که قانعند به این عالمی که هست با خامشی بساز که در خاکدان دهر چاه فرامشی است همین محرمی که هست صائب دو شش زدند درین عالم سپنج آنها که ساختند به نقش کسی که هست صائب تبریزی