صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۱۸: باریکتر چرا نشوم از میان دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باریکتر چرا نشوم از میان دوست؟ می بایدم گذشت ز تنگ دهان دوست هر کوچه کهکشانی و هر خانه مشرقی است از فیض آفتاب ثریا فشان دوست نتوان به خامه دو زبان حرف دوست گفت لب بسته ایم یکقلم از داستان دوست از گیرودار سبحه و زنار فارغ است دستی که ماند در ته رطل گران دوست من کیستم که روی نتابم ازین مصاف؟ گردون زره شده است ز زخم سنان دوست باید به زخم چنگل شهباز تن دهد چون بهله هر که دست کند در میان دوست یک موی در میان من و او نمانده است پیچیده ام چو تاب به موی میان دوست سنگ نشان ز حالت منزل چه آگه است؟ از دیر و کعبه چند بپرسم نشان دوست؟ عاشق به کعبه حاجت خود را نمی برد خاک مرا عشق بود آستان دوست بر هر که دست می زنم از دست رفته است در حیرتم که از که بپرسم نشان دوست؟ صائب زبان بگز که درین انجمن کلیم تا دست و لب نسوخت، نشد همزبان دوست صائب تبریزی