صائب تبریزی
غزل 2001 - 3000
غزل شمارهٔ ۲۰۰۷: لبهای خشک، موجه عمان تشنگی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لبهای خشک، موجه عمان تشنگی است تبخال آتشین، گل بستان تشنگی است گر هست اثر ز حسن گلوسوز در جهان در دودمان شمع شبستان تشنگی است جنت بود هلاک دل داغ دیدگان کوثر کباب سینه سوزان تشنگی است تبخال آتشین به لب سوزناک من چشمی بود که واله و حیران تشنگی است حسن برشته ای که جگر را کند کباب بی چشم زخم، ریگ بیابان تشنگی است قطع نظر ز حسن گلوسوز مشکل است کوثر وگرنه دست و گریبان تشنگی است رعناترست یکقلم از عمر جاودان هر مد کوتهی که به دیوان تشنگی است آگاه نیستی که چه گلهای آتشین در بوته های خار مغیلان تشنگی است همواری دلی که طمع داری از حیات موقوف بر درشتی سوهان تشنگی است رقص نشاط کشتی عاشق شکست ما موقوف چارموجه طوفان تشنگی است شوقم ز خط فزود به آن لعل آبدار موج سراب، سلسله جنبان تشنگی است سیری ز زخم تیغ تو نقشی بود بر آب هر موج ازان محیط، رگ جان تشنگی است پی می برد ز خشکی لبها به سوز دل صائب نگاه هر که زبان دان تشنگی است صائب تبریزی