صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۹۴: ما را ز عشق درد و غم بیکرانه است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما را ز عشق درد و غم بیکرانه است دریای بیکنار سراسر میانه است غفلت نگشت مانع تعجیل عمر را در خواب نیز قافله ما روانه است غافل مشو ز پاس نفس تا حیات هست کاین شمع در کمین نسیم بهانه است شد سنگ آب و سختی دل همچنان بجاست با آن که سالهاست درین شیشه خانه است هر چند روزگار کند شور بیشتر خواب گران غفلت ما را فسانه است از حرف سخن، روی نتابند مبرمان مرغ حریص را گره دام دانه است بر توسن سبکرو پا در رکاب عمر موی سفید گشته ما تازیانه است از دلبران طلب خبر دل رمیدگان چون تیر در کمان نبود بر نشانه است در گوشه قفس مگر از دل برآورم این خارها که در دلم از آشیانه است گردید از نظاره ما حس شوخ چشم بر آهوی رمیده، نگه تازیانه است در خاکساری آن که چو صائب تمام شد بر صدر اگر قرار کند آستانه است صائب تبریزی