صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۶۳: بر طفل اشک خون جگر دست یافته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر طفل اشک خون جگر دست یافته است در آب، رنگ چون به گهر دست یافته است؟ بتوان به حرف نرم دل سنگ آب کرد شیر از ملایمت به شکر دست یافته است زین طفل مشربان ز مکتب گریخته آفت ز شش جهت به ثمر دست یافته است سیری ز آب تیغ ندارد شهید ما بر آب خضر تشنه جگر دست یافته است افتادگی چرا نکند کس شعار خویش؟ زلف از فتادگی به کمر دست یافته است خود را چسان به بوسه تسلی کنم ازو؟ موری به تنگهای شکر دست یافته است در هم نریخته است اگر مهره نجوم چون بدگهر به پاک گهر دست یافته است؟ امروز نیست دست جفای فلک دراز دیری است تا بر اهل هنر دست یافته است بی گریه ای مباش که شبنم به طرف باغ بر گل ز فیض دیده تر دست یافته است نبود عجب که خنده نو کیسگی زند گل یک دو روز شد که به زر دست یافته است فرهاد هم به کوه و کمر برده است راه خسرو اگر به گنج گهر دست یافته است (خواهد شدن چو لاله بناگوش میکشان از نوبهار تاک شرر دست یافته است) برگشته است همچو صدا بی اثر ز کوه فریاد ما کجا به اثر دست یافته است؟ چون آب، موج می زند از جبهه صدف کز پاک طینتی به گهر دست یافته است بی سیلی و تپانچه کسی از دست می دهد؟ بر طفل شوخ چشم، پدر دست یافته است صائب شکر به تنگ بود در کلام تو کلک تو بر کدام شکر دست یافته است؟ صائب تبریزی