صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۶۱: عارف به اختیار خود از سر گذشته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عارف به اختیار خود از سر گذشته است این رشته ناگسسته ز گوهر گذشته است از ترکتاز حادثه، صحرای سینه ام کشتی است بی حصار که لشکر گذشته است گردن مکش ز تیغ شهادت که این زلال از جویبار ساقی کوثر گذشته است یک دل به جان رساند من دردمند را از بار دل چها به صنوبر گذشته است فریاد می کند خط و خالت که کلک صنع بر صفحه رخ تو مکرر گذشته است دل با صفا ز علم و هنر صلح کرده است آیینه من از سر جوهر گذشته است آسوده باش ای فلک از انتقام ما کاین شیر از شکاری لاغر گذشته است فرداست استخوان تنش توتیا شده است بر روی خاک هر که بلنگر گذشته است تکرار را به طوطی نوحرف داده است صائب ز گفتگوی مکرر گذشته است صائب تبریزی