صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۵۸: از رفتن تو باغ پریشان نشسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از رفتن تو باغ پریشان نشسته است گل در کمین چاک گریبان نشسته است دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست یوسف ازین گناه به زندان نشسته است در روزگار کشتی عاشق شکست ما دریا به خواب رفته و طوفان نشسته است شوریده ای کجاست قدم در میان نهد؟ شد مدتی که شور بیابان نشسته است در راه خاکساری ما چوب منع نیست این گرد بر بساط سلیمان نشسته است شد مدتی که داغ سیه روزگار ما در انتظار صبح نمکدان نشسته است از حال دل مپرس که با اهل عقل چیست دیوانه ای میانه طفلان نشسته است تا آمده است سینه صائب به جوش فکر از جوش، بحر قلزم و عمان نشسته است صائب تبریزی