صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۴۵: رزق وسیع در قدم میهمان توست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رزق وسیع در قدم میهمان توست هر کس که میهمان تو شد میزبان توست نعمت شود زیاده به قدر زبان شکر نخلی است این که ریشه آن در دهان توست گر سایه ای به سوخته جانی فکنده ای در آفتابروی جزا سایبان توست آسودگی نتیجه ترک علایق است پوشیدن نظر ز جهان دیده بان توست در خاک و خون ترا نکشیده است تا زبان در خامشی گریز که دارالامان توست تیر دعای صافدلان نیست نارسا هر نارسایی که بود در کمان توست هر چند از رکاب تو دور افتاده ایم دست ز کاررفته ما در عنان توست غربت نمی کشی ز وطن هر کجا روی از زیر بال خویش اگر آشیان توست صائب ز نغمه تو شکرزار شد جهان گفتار، حق خامه شیرین زبان توست صائب تبریزی