صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۴۱: شیطان دلیر تبر تو ز حال خراب توست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شیطان دلیر تبر تو ز حال خراب توست دزدی است این که پرده گلیمش ز خواب توست چشم سفید کرده خود را عزیز دار کان یوسفی که می طلبی در نقاب توست از کوشش تو می رود از پیش کار ما پای به خواب رفته ما در رکاب توست آب از عقیق و رنگ و ز یاقوت می برد آن شوخ دیده ای که حریف شراب توست چون لاله برگ عیشی اگر هست در جهان در پرده دلی است که داغ و کباب توست شوخی و شرم جمع نکرده است هیچ کس این برق خانه سوز نهان در سحاب توست از خط اگر چه حسن تو شد پای در رکاب بیهوشیم ز باده پا در رکاب توست چشم ترا غبار علایق گرفته است ورنه رموز هر دو جهان در کتاب توست ز آهستگی بریده شود راه دور عشق زنجیر پای سعی تو صائب شتاب توست صائب تبریزی