صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۲۷: مرگ سبکروان طلب، آرمیدن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرگ سبکروان طلب، آرمیدن است چون نبض، زندگانی ما در تپیدن است در شاهراه عشق ز افتادگی مترس کز پا فتادن تو به منزل رسیدن است بر سینه گشاده ما دست رد خلق بر روی بحر، پنجه خونین کشیدن است تسلیم شو که زخم نمایان عشق را گر هست بخیه ای، لب خود را گزیدن است روزی طمع ز کلک تهی مغز داشتن انگشت خود به وقت ضرورت مکیدن است از قاصدان شنیدن پیغام دوستان گل را به دست دیگری از باغ چیدن است نومیدیی که مژده امید می دهد از روی ناز نامه عاشق دریدن است امید چرب نرمی ازین خشک طینتان روغن ز ریگ و آب ز آهن کشیدن است نتوان به کنه قطره رسیدن میان بحر تنها شدن ز خلق، به خود وارسیدن است چون شیر مادرست مهیا اگر چه رزق این جهد و کوشش تو به جای مکیدن است صائب ز اهل عقل شنیدن حدیث عشق اوصاف یوسف از لب اخوان شنیدن است صائب تبریزی