صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۲۲: احوال دل ز دیده خونبار روشن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
احوال دل ز دیده خونبار روشن است حال درون خانه نمایان ز روزن است روشندلان همیشه سفر در وطن کنند استاده است شمع و همان گرم رفتن است در انتظام کار جهان اهتمام خلق مشق جنون به خامه فولاد کردن است جوهر بس است بیضه فولاد را حصار آن را که دل قوی است چه حاجت به جوشن است؟ دست و دهن اگر چه نماید تنور رزق نسبت به دست کوته ما چاه بیژن است شستن به اشک، گرد کدورت ز روی دل آیینه را به دامن تر پاک کردن است ظالم به مرگ سیر نگردد ز خون خلق در خواب، کار تشنه لبان آب خوردن است دل چون کمال یافت نهد پای بر فلک چون دانه خوشه گشت رجوعش به خرمن است صائب ز خود برآی که شرط طریق عشق گام نخست از خودی خود گذشتن است صائب تبریزی