صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۲۱: آیینه را توجه خاطر به گلخن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیینه را توجه خاطر به گلخن است هر جا صفای قلب دهد روی، گلشن است در دور ما که سنگ به سایل نمی دهند دست و دل گشاده نصیب فلاخن است بی جبهه گشاده، سخن رو نمی دهد این ماجرا ز طوطی و آیینه روشن است پیچیده است خنده و شیون به یکدگر این نکته از صدای شکفتن مبرهن است همت به بی نیازی من ناز می کند یک سرو در سراسر این سبز گلشن است با سرگذشتگان چه کند موج حادثات؟ شمع خموش را چه غم از باد دامن است؟ پیچیده است اگر چه چو جوهر زبان ما احوال ما به تیغ تو چون آب روشن است نتوان به روی دختر رز چشم غیر دید در خانه ای شراب ننوشم که روزن است صائب کسی که عشق بود اوستاد او در هر فنی که نام توان برد، یک فن است صائب تبریزی