صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۱۴: کام از تو هر که یافت سلیمان عالم است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کام از تو هر که یافت سلیمان عالم است دستی که در میان تو شد حلقه خاتم است پروای آفتاب قیامت نمی کند هر دل که زیر سایه آن زلف پر خم است بی غم حیات نیست دل دردمند را می آید از بهشت برون هر که آدم است دارد به یاد، سر و دو صد نخل میوه دار عمر دراز لازمه روزی کم ست در لاله زار عشق ز گفتار آتشین پا در رکاب، مهر خموشی چو شبنم است نخل از زمین پاک فلک سیر می شود بال مسیح پاکی دامان مریم است در راه صاحبان سخن چوب منع نیست طوطی درون خلوت آیینه محرم است از بیم انقطاع همان می تپد دلم در بحر اگر چه ریشه این موج محکم است پروای زخم نیست دل آب گشته را صائب به زخم آب همان آب مرهم است صائب تبریزی