صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۹۲: با آب خضر آن خط شبگون برابرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با آب خضر آن خط شبگون برابرست لفظی که تازه است به مضمون برابرست این نشأه ای کزان لب نوخط به من رسید خاکش به خون باده گلگون برابرست خطی که از ذقن به بناگوش می رود در خاصیت به تبت وارون برابرست در ملک آرمیده حسن است خط سبز گردی که با هزار شبیخون برابرست در خانمان خرابی ما خشکی سپهر با ترکتاز قلزم و جیحون برابرست در زیر پای عشق، سر خاکسار ماست آن کاسه سرنگون که به گردون برابرست بی انتظار می رسد از غیب باده اش هر دیده را که آن لب میگون برابرست شوری که سنگ بر خم هستی زند ترا با حکمت هزار فلاطون برابرست موج سراب و طره لیلی، ز بیخودی در دیده یگانه مجنون برابرست سودای عشق در سر مجنون بی کلاه با تکمه کلاه فریدون برابرست مشکل که سر برآورد از خاک، روز حشر تخم امید ما که به قارون برابرست در چشم داغ دیده صائب درین بهار هر لاله ای به کاسه پر خون برابرست صائب تبریزی