صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۸۵: سرچشمه نشاط دل پاک گوهرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرچشمه نشاط دل پاک گوهرست تا دل شکفته است، سخن تازه و ترست جز حرف تلخ عشق کز او تازه است جان دل می گزد اگر همه قند مکررست مجنون پاکباز بود فارغ از حساب دیوانه را چه کار دیوان محشرست؟ حقی که هست دختر رز را به میکشان در پیش حق شناس به از شیر مادرست تخت است دل چو از غم ایام شد سبک سر چون گران شود ز می لعل، افسرست ماه تمام، گاه شود بدر و گه هلال دوری که برقرار بود دور ساغرست باشد به خون غم می گلرنگ تشنه تر شاهین اگر چه تشنه به خون کبوترست هر چند می کند می گلرنگ کار خویش از دست ساقیان گل اندام خوشترست در بحر بیکنار نگیرد قرار موج هر ناز او مقدمه ناز دیگرست زان تیغ الحذر که ز پیچ و خم میان در چشم موشکاف، سراپای جوهرست زین صیدها که هست درین طرفه صیدگاه در پای خم شکار بط می نکوترست صائب کجا ز درگه صاحبقران رود؟ دولت درین سرا و گشایش درین درست صائب تبریزی