صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۷۵: روی ترا به زلف معنبر چه حاجت است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روی ترا به زلف معنبر چه حاجت است؟ این شعله را به بال سمندر چه حاجت است؟ دربند زلف و کاکل عنبرفشان مباش حسن ترا سیاهی لشکر چه حاجت است؟ بی خال، چهره تو دل از دست می برد خورشید را به یاری اختر چه حاجت است؟ شبنم به آفتاب کجا آبرو دهد؟ گوش ترا به حلقه گهر چه حاجت است؟ دریاکشان می از دل خم نوش می کنند آن را که ظرف هست به ساغر چه حاجت است؟ بال هما را به سایه نشینان گذاشتیم با داغ عشق، زینت افسر چه حاجت است؟ احوال ما به تیغ تو چون آب روشن است عرض نیاز تشنه به کوثر چه حاجت است؟ هر جا که شعر صائب شیرین کلام هست آب حیات و چشمه کوثر چه حاجت است؟ صائب تبریزی