صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۶۹: درد دلم ز پرسش ارباب عادت است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد دلم ز پرسش ارباب عادت است بیماریی که هست مرا، از عیادت است در کنه کفر و دین نرسیده است هیچ کس هنگامه گرم ساز جهان، رسم و عادت است آبی که خاکمال دهد آب خضر را در چشمه سار جوهر تیغ شهادت است کم خون به سایه علم عشق می خوریم؟ حرفی است این که بال هما را سعادت است بر هر طرف که میل کند بحر، تابعم موج مرا به کف چه عنان ارادت است؟ در ساغر زیاده طلب خون بود مدام نشتر همیشه در خم خون زیادت است مشکل که سر به چشمه کوثر در آورد صائب چنین که تشنه تیغ شهادت است صائب تبریزی