صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۵۰: شب گذشته دل از زلف پر شکن می گفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب گذشته دل از زلف پر شکن می گفت غریب بود، ز حب الوطن سخن می گفت گهر چو کرد وداع صدف عزیز شود عزیز مصر به یعقوب این سخن می گفت اگر پیاله سراپا دهن نمی گردید که حرف بوسه ما را به آن دهن می گفت؟ ازان خموش به کنجی نشسته بودم دوش که شرح حال مرا شمع انجمن می گفت هلال واری ازان سینه دید و رفت از دست گلی که روز وز شب از چاک پیرهن می گفت همیشه آه هوادار لاله رویان بود نسیم تا نفس آخر از چمن می گفت چو غنچه مشت زری عندلیب اگر می داشت هزار نکته رنگین به یک دهن می گفت صائب تبریزی