صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۳۲: ز بوی زلف تو باغ آنچنان معطر گشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بوی زلف تو باغ آنچنان معطر گشت که خاک مشک تر و داغ لاله عنبر گشت ز شرم سبزه خط تو، طوطی خوش حرف چو مغز پسته نهان در میان شکر گشت دگر به حال جگرتشنگان که پردازد؟ که خط پشت لبت پرده دار کوثر گشت ز طوق فاختگان نام سرو حلقه کنند در آن چمن که نهال تو سایه گستر گشت توان ز وقت خوش نقطه دهان تو یافت که آفتاب جمال تو ذره پرور گشت کناره گیر ز مردم، صفای وقت ببین که قطره گوشه گرفت از محیط، گوهر دشت زبان تیغ ز سنگ فسان دراز شود ز بردباری من آسمان ستمگر گشت مرا به دفتر بال هما فریب مده که در خرابه نم این رساله ابتر گشت به هر چه می رسد از رزق، سازگاری کن که هر که ساخت به سد رمق، سکندر گشت چه چاشنی به سخن داد خامه صائب؟ که قند در نظر طوطیان مکرر گشت صائب تبریزی