صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۲۹: ز من مپرس که چون بر تو ماه و سال گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز من مپرس که چون بر تو ماه و سال گذشت که روز من به شتاب شب وصال گذشت درین ریاض من آن عندلیب دلگیرم که نوبهار و خزانم به زیر بال گذشت گرفت دامن من چون گلاب، گریه تلخ چو گل به هفته عمری که بی ملال گذشت کنون که گشت زمین گیر حیرت، آغوشم ازین چه سود که بر خاکم آن نهال گذشت؟ چراغ کشته من در گرفت بار دگر ز بس که یار ز خاکم به انفعال گذشت اگر چه خضر بود ساقی و می آب حیات نمی توان ز لب خشک چون سفال گذشت مکن به خوردن خشم و غضب ملامت من نمی توانم ازین لقمه حلال گذشت تمام حیرت دیدار و آه افسوسم اگر چه زندگیم جمله در وصال گذشت به کوچه قلم افتاد تا رهم صائب به پیچ و تاب مرا عمر همچو نال گذشت صائب تبریزی