صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۰۹: زمین چو ریگ روان است بر جناح سفر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زمین چو ریگ روان است بر جناح سفر در او فشردن پای ثبات ممکن نیست به داغ عشق در اینجا اگر نسوخته ای ز آفتاب قیامت نجات ممکن نیست ز فکر تشنه لبان خضر آب سیر نخورد وگرنه سیری از آب حیات ممکن نیست ز شرم آن لب شیرین اگر نگردد آب به چوب بستن دست نبات ممکن نیست به زور، روی دل از دل نمی توان گرداند به دوستان، عدم التفات ممکن نیست چگونه قطره تواند محیط دریا شد؟ ز راه فکر رسیدن به ذات ممکن نیست مگر وسیله شود خط عنبرین، ورنه به مهر خال رساندن برات ممکن نیست مکن تلاش رهایی ز زلف او صائب که از کمند خدایی نجات ممکن نیست خلاصی دل ما از جهات ممکن نیست به زور نقش ز ششدر نجات ممکن نیست بلاست عاشقی نوخطان چار ابرو ز چار موجه دریا نجات ممکن نیست صائب تبریزی