صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۸۰۰: ز چاک سینه خود هر که قبله گاهش نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز چاک سینه خود هر که قبله گاهش نیست به هیچ وجه به درگاه قرب راهش نیست ز آه سرد بود بادبان کشتی دل به هیچ جا نرسد هر دلی که آهش نیست غرض ز وسعت میدان لامکان، شان است وگرنه غیر دل تنگ جلوه گاهش نیست حضور خاطر دیوانه مشربان وحشی است من و سراسر دشتی که یک گیاهش نیست ز انفعال رسیدم به این بارگاه قبول خوش آن گنه که به جز شرم عذر خواهش نیست حنای عقده گشایی به ناخنی بسته است که غیر سینه مجروح دستگاهش نیست به روی بستر گل خواب می کند مرغی که شب به غیر پر و بال خود پناهش نیست منم که خانه به دوش توکلم ورنه کدام قطره که در بحر، خانه خواهش نیست؟ اگر چه گل دگری می زند به دستارش چه فتنه هاست که در نرگس سیاهش نیست ز هر دلی که سفر می کند غبار ملال به غیر سینه صائب قرارگاهش نیست صائب تبریزی