صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۹۲: اگر نه عاشقی این چهره خزانی چیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر نه عاشقی این چهره خزانی چیست؟ اگر نه ماتمی این بخت آسمانی چیست؟ چو گردباد به رقص است ذره ذره خاک تو نیز سنگ نشان نیستی، گرانی چیست؟ زبان شمع به صد آب و تاب می گوید که جز فسردگی انجام زندگانی چیست؟ اگر ز آینه روی او نظر یابم به طوطیان بچشانم شکرفشانی چیست کمان لاف اگر زه کنم به ابرویش به ماه نو بنمایم که شخ کمانی چیست اگر سحاب ز من آستین فشان گذرد به دامنش بشمارم که درفشانی چیست چو شمع کشته زبان آوران خموش شوند اگر بلند بگویم که بی زبانی چیست دل رمیده ما را به چشم خود مسپار سیاه مست چه داند نگاهبانی چیست ز حیرت تو شود آب زندگانی خشک تو چون خرام کنی آب زندگانی چیست زبان چو برگ خزان دیده است در چمنم به این دماغ چه دانم که گل فشانی چیست فغان که غنچه مشکل گشای دل صائب نیافت چاشنی خنده نهانی چیست صائب تبریزی