صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۸۸: ز باده حالت فرزانه می توان دانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز باده حالت فرزانه می توان دانست حریف را به دو پیمانه می توان دانست فروغ حسن درین انجمن نمی ماند ز بیقراری پروانه می توان دانست خراب حالی من ترجمان عشق بس است که زور سیل ز ویرانه می توان دانست بلند همتی ساقیان میکده را ز طاق ابروی مردانه می توان دانست عیار چهره چون آفتاب ساقی را ز جوش سینه میخانه می توان دانست حضور گوشه نشینان کنج عزلت را ز بستن در کاشانه می توان دانست زبان شکوه بود حاصل برومندی ز خوشه بستن هر دانه می توان دانست اگر تو چشم توانی ز هر دو عالم بست ره برون شد ازین خانه می توان دانست ز برگریز پر و بال شوق می ریزد بهار شورش دیوانه می توان دانست رسیده اند ز پرسش به کعبه راهروان به جستجو ره میخانه می توان دانست تمام شد سخن و حرف زلف او برجاست درازی شب از افسانه می توان دانست قماش حسن گلوسوز شمع را صائب ز جانفشانی پروانه می توان دانست صائب تبریزی