صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۴۴: گشاد دل به سخنهای آشنا بسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گشاد دل به سخنهای آشنا بسته است نشاط گل به سبکدستی صبا بسته است تو گم نگشته ای از خویشتن، چه می دانی که شمع رشته به انگشت خود چرا بسته است؟ مکن ملاحظه از شرم، حرف ما بشنو که این طلسم به یک حرف آشنا بسته است ز نقش اطلس و دیبا موافقت مطلب که نقشهای موافق به بوریا بسته است گناه روی به آیینه می کند نسبت سیه دلی که کمر در شکست ما بسته است چو موج محو شو اینجا که تخته تعلیم در رسیدن دریا به ناخدا بسته است ندیده سختی از ایام، دل نگردد نرم که روسفیدی گندم به آسیا بسته است فراغبال درین بوستان نمی باشد که بوی سنبل و گل، دام در هوا بسته است قدم ز خاک شهیدان کشیده ای عمری است نصیحت که به پای تو این حنا بسته است؟ نماند ناخن تدبیر در کفم صائب که این گره به سر زلف مدعا بسته است؟ صائب تبریزی