صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۴۲: هنوز خط ز لب یار برنخاسته است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنوز خط ز لب یار برنخاسته است غبار فتنه ازین رهگذر نخاسته است ز بخت تیره من از آفتاب نومیدم وگرنه صبح ز من پیشتر نخاسته است مکن به دل سیهان پند خویش را ضایع که خون مرده به صد نیشتر نخاسته است نچیده است گل از روی دولت بیدار ز خواب هر که به روی تو برنخاسته است ز لرزش دل عشاق کی خبر داری؟ که آه سرد ترا از جگر نخاسته است ز تندباد حوادث نمی روم از جای فتاده ای چو من از خاک برنخاسته است ز محفلی که مرا جستن است در خاطر سپند از آتش سوزنده برنخاسته است مکن به سنگدلان صرف آبرو صائب که هیچ ابر ز آب گهر نخاسته است صائب تبریزی