صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۴۰: خوشا دلی که نمکسود از ملاحت اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا دلی که نمکسود از ملاحت اوست کباب آتش بی زینهار طلعت اوست به سر دهند عزیزان گلستانش جای چو سایه هر که گرفتار نخل قامت اوست سری کز افسر خورشید می ستاند باج همان سرشت که در وی هوای خدمت اوست دهان شیر بود امن تر ز ناف غزال مرا که جوشن داودی از حمایت اوست چه نسبت است به صبح آن بیاض گردن را؟ که فرد باطلی از دفتر صباحت اوست کسی است عاشق صادق چو صبح در آفاق که صرف آه کند یک دو دم که قسمت اوست اگر ترا نظر موشکاف، احول نیست نظام عالم کثرت دلیل وحدت اوست زمین سوخته را ابر می کند سرسبز امید نامه صائب به ابر رحمت اوست صائب تبریزی