صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۲۱: به غیر دل همه عالم سراب حرمان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به غیر دل همه عالم سراب حرمان است ز کعبه روی به هر سو کنی بیابان است ز فکر رزق، جهان یک دل پریشان است خمیر مایه غم ها همین غم نان است مپرس حال دل بیقرار از عاشق که در صدف نبود گوهری که غلطان است به سیم و زر نشود بی زبانه آتش حرص که شمع در لگن زر همان گدازان است حضور کنج قناعت ندیده کی داند که روی دست سلیمان به مور زندان است به پیش پا نبود چشم سرفرازان را بلند و پست زمین پیش چرخ یکسان است ز بخت تیره ندارد ملال روشندل که برق در ته ابر سیاه خندان است (ترا به وادی مشرب گذر نیفتاده است وگرنه کعبه دل نیز خوش بیابان است) (مخور فریب صلاح توانگران زنهار که روزه داشتن سفله، صرفه نان است) مدار دست ز دامان بیخودی صائب که در بهشت بود دیده ای که حیران است صائب تبریزی