صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۲۰: عنان نفس کشیدن جهاد مردان است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عنان نفس کشیدن جهاد مردان است نفس شمرده زدن ذکر اهل عرفان است زمانه بوته خار از درشتخویی توست اگر شوی تو ملایم جهان گلستان است نهاد سخت تو سوهان به خود نمی گیرد وگرنه پست و بلند زمانه سوهان است به جان مضایقه با لعل دلستان مکنید که ماه مصر به این سیم قلب ارزان است مشو چو بدگهران غافل از سفیده صبح که زیر این کیف بی مغز بحر پنهان است بلاست نفس، عنان چون ز دست عقل گرفت عصا چو از کف موسی فتاد ثعبان است ز جان سوخته چشم یقین شود روشن ترا خیال که این سرمه در صفاهان است گذشت عمر و نکردی کلام خود را نرم ترا چه حاصل ازین آسیای دندان است؟ ازان ز سایه اهل کرم گریزانم که رد خلق شدن در قبول احسان است رهین منت نه آسیا چرا باشم؟ مرا که از لب افسوس خود لب نان است زمین ز پرورش ما فراغتی دارد سفال تشنه جگر را چه فکر ریحان است؟ ز داغ کعبه سیاهی چرا نمی افتد؟ اگر نه سوخته عشق لاله رویان است اگر خورم جگر خویش از پریشانی همان ز چشم حسودان مرا نمکدان است نواشناس درین روزگار نایاب است وگرنه خامه صائب هزار دستان است صائب تبریزی