صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۰۵: جهان به راه شناسان دیده ور تنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان به راه شناسان دیده ور تنگ است فضای بادیه بر چشم راهبر تنگ است ز آفتاب جهانتاب، شکوه ات بیجاست ترا که کاسه دریوزه چون قمر تنگ است به جوش مستی ما ظرف آسمان چه کند؟ که لامکان به روانهای بیخبر تنگ است به بوسه ای دل ما شاد کن در آخر حسن که وقت ما و تو ای نازنین پسر تنگ است سیه ز تنگی جا گشت خون لاله من فضای دست بر این آتشین جگر تنگ است به آسمان چه گریزی ز عشق بی زنهار؟ که دست تیغ درازست و این سپر تنگ است به وسعت نظر از رزق صلح کن زنهار که صاحبان زر و سیم را نظر تنگ است میان بادیه در تنگنای زندانی ترا که دایره خلق در سفر تنگ است چه سود قرب کریمان خسیس طبعان را؟ که سوزن ار چه ز عیسی بود، نظر تنگ است کجا در آن دل سنگین کند سرایت آه؟ که رشته پر گره و کوچه گهر تنگ است برون میار سر از کنج آشیان صائب که رشته کوته و میدان بال و پر تنگ است صائب تبریزی