صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۵۳: اگر ز عالم تسلیم گوشه ای داری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر ز عالم تسلیم گوشه ای داری بهشت و طوبی و حوران خوش لقا اینجاست بهار در دل هر غنچه عالمی دارد ترا خیال که عالم همین و جا اینجاست اگر تو سر به گریبان خود بری چو گره گرهگشای تو با روی دلگشا اینجاست در آن جهان نتوان یافتن سعادت عشق سری برآر ز خود، سایه هما اینجاست چه چشم، کز تو به هر جا نظر کند عاشق کند خیال که حسن ترا حیا اینجاست کشیده دار درین دشت پر فریب، عنان که صد هزار سراب غلط نما اینجاست چه احتیاج دلیل است بوی یوسف را؟ نسیم پیرهن و بوی آشنا اینجاست دوای درد طلب نیست در جهان صائب ترا خیال که این درد را دوا اینجاست ز کوی عشق به جنت روی، بلا اینجاست ره صواب ندانسته ای، خطا اینجاست توان ز خدمت پیر مغان جوانی یافت نهان مکن مس خود را که کیمیا اینجاست اگر ز خویش برون خواهی آمدن روزی قدم به راه نه اکنون که رهنما اینجاست ز بر نیامدن مدعا مباش غمین چه مدعا به جز از ترک مدعا اینجاست؟ صائب تبریزی