صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۴۲: لب لعل تو ز خون دل من جام گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لب لعل تو ز خون دل من جام گرفت سرو قد تو ز آغوش من اندام گرفت هیچ کس زهره نظاره چشم تو نداشت نمک اشک من این تلخی بادام گرفت کوه تمکین تو تا سایه به دریا افکند نبض بیتابی موج خطر آرام گرفت خم می جلوه فانوس تجلی دارد پرتو روی تو تا در می گلفام گرفت می چکد خون ز جبین عرق شرم امروز تا که از لعل لبت بوسه به پیغام گرفت؟ هر کجا حسن گلوسوز تو منزل سازد می توان بوسه به رغبت ز لب بام گرفت کرد یعقوب صفت جامه نظاره سفید چشم هر کس به تماشای تو احرام گرفت نیست یک شمع درین بزم به سرگرمی من سوخت هر کس که من سوخته را نام گرفت تا قیامت نتوانست گرفتن خود را هر که صائب ز کف ساقی ما جام گرفت صائب تبریزی