صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۶۱۸: جوش می خشتی اگر از خم صهبا برداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جوش می خشتی اگر از خم صهبا برداشت سقف این میکده را جوش من از جا برداشت دست اگر در کمر کوه کند می گسلد زور شوقی که مرا سلسله از پا برداشت شوری از ناله مجنون به بیابان افتاد که دل از سینه لیلی ره صحرا برداشت من نه آنم که تراوش کند از من سخنی پرده از راز من آن آینه سیما برداشت پای من بر سر گنج است به هر جا که روم تا که از خاک مرا آبله پا برداشت چه ز اندیشه تجرید به خود می لرزی؟ سوزنی بود درین راه، مسیحا برداشت شرم اندیشه گداز تو که روزافزون باد از دل اهل هوس یاد تمنا برداشت طاقت دیدن همچشم که دارد صائب؟ دید از دور مرا بلبل و غوغا برداشت صائب تبریزی