صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۵۵۸: دوزخ اهل نظر، پاس نگه داشتن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوزخ اهل نظر، پاس نگه داشتن است چه بهشتی است که معشوقه ما بازاری است! راه عشق از خودی توست چنین پست و بلند اگر از خویش برآیی، همه جا همواری است تا درین دایره ای، خون خور و خاموش نشین که در آغوش رحم، کار جنین خونخواری است عافیت می طلبی، پای خم از دست مده که بلاها همه در زیر سر هشیاری است نسبت فقر به هر بی سر و پا نتوان کرد شال پیچیدن این قوم ز بی دستاری است در کمین است که صیدی نجهد از دامش غنچه خسبیدن زهاد نه از دینداری است (کار ما نیست سر زلف سخن شانه زدن اینقدر هست که یک پرده به از بیکاری است!) نسبتش با همه جا و همه کس یکسان است هر که چون صائب از آیین تکلف عاری است مستی چشم تو در مرتبه هشیاری است خواب آهونگهان شوختر از بیداری است صائب تبریزی